این هفـت نفـر در بیـست سالگی چه می کردنـد؟!!
 
لینکستان
 
درباره ما


مهران
با سلام خدمت همه ي بازديدگننده هاي خشگل و خوشمزه! من اين وبلاگ رو در تاريخ 1390/11/08 ايجا د كردم و هدفم جمع آوري جديدترين مطالب انتشار شده در اينترنت هستش.از جمله عكس ، خبر ، داستان ، موزيك ، جك و اسمس و ..... در واقع اين وبلاگ يه وبلاگ تفريحيه و اميدوارم از بودن در اين وبلاگ لذت كافي رو ببريد. هميشه شاداب باشيد و خشگل و از همه مهمتر خوشمزه. با تشكر،مدير وبلاگ ، مهران.
ایمیل : ReMe_love@ymail.com



 

سایت پالیسی میک با انتشار مطلبی به فعالیت و آنچه بر هفت رهبر و رئیس جمهور کنونی  جهان در ۲۰ سالگی گذشته، پرداخته است. در این گزارش به فعالیت ها و  آنچه رئیس جمهوری آمریکا، صدر اعظم آلمان، رهبر کره شمالی، رئیس    جمهوری ایران، رئیس جمهوری روسیه، نخست وزیر انگلیس و رئیس جمهوری  سوریه در سن ۲۰ سالگی بدان مشغول بودند پرداخته شده است.


باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا

 
 
 
اوباما پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه کلمبیا در سال ۱۹۸۳ در رشته علوم سیاسی، به شیکاگو رفت و آنچنان که گفته می شود به موسسه های خیریه برای کمک به افراد کم درآمد پیوست. پیش از آنکه در سال ۱۹۸۸ به دانشکده حقوق هاروارد برود، رئیس جمهوری آمریکا کمی به خودش توجه کرد و به دیدار خانواده اش در کنیا رفت. وی همچنین پیش از آنکه برای اتمام درسش به دانشگاه کلمبیا در نیویورک برود ۲ سال را در دانشکده اکسیدنتال سپری کرد. بر اساس برخی از گزارش ها اوباما در آن زمان، الکل و ماری جوانا مصرف می کرده است.
 
 
 
 






 







 

یکی از سرداران بزرگ تاریخ ایران در زمان هخمنشیان آریوبرزن بود که در زمان حمله اسکندر مقدونی به ایران از سرزمین خود با شجاعت دفاع کرد و در این راه کشته شد .عده ای او را از اجداد کرد ها يا لر ها می دانند.

اسکندر مقدونی پس از پیروزی در سومین جنگ خود با ایرانیان که به جنگ آربل Arbel یا گوگامل Gqugamele مشهور است در سال ۳۳۱ پیش از میلاد مسیح ،بابل و شوش و استخر (در استان فارس کنونی) را از آن خود ساخت و تصمیم به دست یافتن به پارسه گرفت و به سوی پایتخت ایران حرکت کرد .

اسکندر سپاه خود را به دو بخش تقسیم کرد . یکی از بخش ها به فرماندهی شخصی به نام پارمن یونوس از راه جلگه رامهرمز و بهبهان به سوی پارسه حرکت کرد و خود اسکندر نیز با سپاه سبک اسلحه از راه کوهستان (کو ه های کهگیلویه) روانه پایتخت ایران شد و در تنگه های در بند پارس (برخی آن را تک آب و گروهی آن را تنگ آری می دانند) با مقاومت ایرانیان روبرو شد.

 







 ناصرالدین شاه سه سفر به فرنگ رفت که هدف وی افزون بر آشنایی با اوضاع فرنگستان، تفریح و گردش بود و بعدها گفته شد که این سفرها هزینه گزافی را بر مملکت تحمیل کرد.

اما هر چه بود همین مقدار تجددی که در اوضاع شهری ایران پدید آمد بخش مهمی معطوف به این سفرها بود. در واقع نباید تصور کرد که آن سفرها کاملا بی خاصیت بوده است. شاه ایران در این سفرها با اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی غرب آشنا شد و در تصمیمات او تاثیر خود را داشت.

سفر اول وی در سال 1290، سفر دوم وی در سال 1295 ق و سفر سوم در سال 1306 صورت گرفت. در تمام این سالها سفرنامه نیز نوشته می شد که بعد از مدتی به چاپ می رسید.

تصویری که در اینجا ملاحظه می کنید از نسخه چاپی سفرنامه دوم اوست که برای آشنایی با اوضاع چاپ و طراحی صفحه عنوان تقدیم می کنیم.

شایان ذکر است تصاویری از پادشاهان اروپا در این سفرنامه درج شده است.
عکس زیر هم مربوط به خود ناصرالدین شاه است.




 







  در نحوه مرگ یزید چند روایت متفاوت وجود دارد. 

روایت اول – سیدبن طاووس در لهوف می گوید: 
یزید روزی با اصحابش به قصد شکار به صحرا رفت. به اندازه دو یا سه روز از شهر شام دور شد، ناگاه آهویی ظاهر شد یزید به اصحابش گفت: خودم به تنهایی در صید این آهو اقدام می*کنم کسی با من نیاید. آهو او را از این وادی به وادی دیگر می*برد. نوکرانش هر چه در پی او گشتند اثری نیافتند. 
یزید در صحرا به صحرانشینی برخورد کرد که از چاه آب می*کشید. مقداری آب به یزید داد ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد. 
یزید گفت: اگر بدانی که من کیستم بیشتر من را احترام می*کنی! آن اعرابی گفت ای برادر تو کیستی؟ گفت: من امیرالمومنین یزید پسر معاویه هستم. اعرابی گفت: سوگند به خدا، تو قاتل حسین بن علی(علیهماالسلام) هستی ای دشمن خدا و رسول خدا. 
اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت که بر سر یزید بزند، اما شمشیر به سر اسب خورد، اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت می*گرفت و یزید را بر زمین می*کشید، آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید در پی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا این که به اسب او رسیدند فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود. 

روایت دوم – شیخ صدوق میفرماید: یزید شب با حال مستی خوابید و صبح مرده او را یافتند در حالی که بدن او تغییر کرده،مثل آنکه قیر مالیده باشند.بدن نحسش را در باب الصغیر دمشق دفن کردند. 

روایت سوم – هبی از محمد بن احمد بن مسمع نقل میکند که گفت: یزید مست کرد و بلند شد که بر قصد. اما با سر بر زمین خورد که سرش شکافت و مغزش آشکار شد. 
بلاذری در انساب الاشراف مینویسد: پیری از شامیان به من گفت: علت مرگ یزید این بود که او در حالت مستی بوزینه اش را بر الاغ سوار کرد. سپس به دنبال او آن گونه دوید که گردنش شکست، یا چیزی در درونش [ احتمالا زهره اش] پاره گردید. 

روایت چهارم – در “الکامل فی التاریخ” آمده است : یزید بن معاویه در پانزدهم ربیع الاول سال ۶۴ قمری در اطراف دمشق به علت برخورد پاره*سنگی که از منجنیقی پرتاب شده*بود و به یک طرف صورت وی برخورد کرده بود به بیماری*ای مبتلا شد و این بیماری مرگ وی را به همراه داشت. پس از آن، وی در قبرستان باب الصغیر که در حوالی همان شهر است دفن گردید.

 

( تصویر قبر وی ):

 







 
     
               



این دانشمند همچنان یکی از پر آوازه ترین دانشمندان جهان است اما علیرغم موفقیت های خود در عالم علم و دانش در زندگی مشترک و عاشقانه اش همیشه یک شکست خورده بزرگ بوده است. به گزارش پارس ناز او پس از یازده زندگی مشترک خود با میلوا ماریک که او هم یک زن دانشمند بوده است و یکی از اولین زنانی است که در اروپا توانست در رشته ریاضی مدرک بگیرد جدا شد. او به همسر خود پیشنهاد کرد به جای جدا شدن به خاطر بچه ها تن به قبول قوانینی دهد که وی طرح کرده بود.

 

 



در این قوانین او به همسرش به دید یک 
خدمتکار نگاه کرده و بد ترین خواسته ها را از او خواسته بود.در این لیست آمده است اگر قرار است زندگی کنیم تو باید اتاق مرا تمییز کنی و سه وعده غذا برایم آماده کنی تا در اتاقم بخورم. لباسهای مرا شسته و اتو بکشی  و اتاق خواب مرا مرتب کنی به وسایلم سامان بدهی اما حق دست زدن به میز تحریرم را نداری.

حق حرف زدن با مرا نداری و هرزمان بخواهم بدون هیچ واکنشی باید اتاقم را ترک کنی. حق درخواست چیزی از من نداری و در مسافرت ها و بیرون از منزل نباید همراه من باشی. این لیست در نوع خود عجیب و باورنکردنی است اما حقیقت دارد .بیان این نکات از چنین دانشمندی بسیار عجیب بود و خیلی ها را از خواندش به تعجب وا داشت.

 

 







  از آنجا که ضریب هوشی انسان های معمولی بین ۸۵ تا ۱۱۵ است، فردی که ضریب هوشی ۲۵۰ داشته باشد، قطعا نابغه محسوب می شود.
ویلیام جیم سایدیس، باهوش ترین فرد تاریخ بود که توانست در یک سالگی بنویسد، در ۵ سالگی به ۵ زبان رایج دنیا صحبت کند و در ۱۱ سالگی شاگرد دانشگاه هاروارد شود.
سایدیس در سال ۱۸۹۸ در آمریکا به دنیا آمد و در سن ۴۶ سالگی نیز از دنیا رفت.



او توانایی خارق العاده ای در یادگیری ریاضیات و زبان داشت. اولین بار به خاطر رشد مغزی زود هنگام نامش بر سر زبان ها افتاد و بعدها به خاطر تمرکز بر روی ذهنش به شهرت رسید اما در نهایت خود را از انظار عمومی دور کرد و از ریاضیات هم دلزده شد ریاضیات نیز عقب کشید و با چندین نام مستعار مطلب می نوشت.
از دیگر ویژگی ها او این است که می توانست در ۱۸ ماهگی نیویورک تایمز بخواند و در ۸ سالگی به ۸ زبان صحبت کند. جالب اینکه بعدها خودش زبان دیگری را به وجود آورد که نامش را VENDERGOOD گذاشت.
ناگفته نماند، ضریب هوشی انسان های نابغه بین ۱۵۵ تا ۲۰۰ است ولی سایدس در این زمینه رکورد باهوش ترین های دنیا را شکسته است.
برای نمونه بد نیست بدانید که ضریب هوشی گالیله را ۱۸۰ تخمین می زنند و ضریب هوشی بیل گیتس بنیان گذار شرکت نرم افزاری مایکروسافت نیز ۱۶۰ است.

 

 







 پنجمین کنفرانس سالوی که در اکتبر 1927 / مهر 1306 در بروکسل بلژیک برگزار شد، میزبان بزرگ‌ترین فیزیک‌دانان آن روزگار بود و عکس دسته‌جمعی این گروه، مشهورترین عکس دنیای فیزیک لقب گرفته است. 

موسسه بین‌المللی فیزیک و شیمی سالوی (Solvay) در سال 1912 در بروکسل بلژیک و پس از برگزاری نخستین کنفرانس بین‌المللی سالوی در 1911 تاسیس شد. 

این موسسه در نیمه اول قرن بیستم بسیار مشهور بود و کنفرانس‌های بین‌المللی آن که هر چند سال یک‌بار برگزار می‌شد، شاهد دستاوردهای بسیار بزرگی بود. مشهورترین این کنفرانس‌ها، پنجمین کنفرانس سالوی بود که در اکتبر 1927 / مهر 1306 با موضوع الکترون‌ها و پروتون‌ها برگزار شد. 

از 29 نفر فیزیک‌دان حاضر در کنفرانس، 17 نفر برنده جایزه نوبل شده بودند یا در سال‌های بعد از کنفرانس برنده این جایزه شدند. موضوع این کنفرانس، بحث و بررسی در مورد نظریه کوانتومی بود که به‌تازگی ارایه شده بود. 

این تصویر که همیشه نسخه سیاه و سفید آن دست به دست می‌چرخید، به تازگی رنگ‌آمیزی شده و جلوه‌ای دیگر یافته است. 


 


حاضران در عکس، از راست به چپ از این قرارند: 

ردیف سوم (ایستاده): لئون بریلوئین - رالف فاولر - ورنر هایزنبرگ (نوبل فیزیک 1932/1311) - ولفگانگ پائولی (نوبل فیزیک 1945/1324) - ژولز امیل ورشافلت - اروین شرودینگر (نوبل فیزیک 1933/1312)- تئوفیل دی‌داندر-ادوارد هرزن - پل اهرنفست- امیل هنریوت- آگوست پیکارد. 

ردیف دوم: نیلز بوهر (نوبل فیزیک 1922/1301) - مکس بورن (نوبل فیزیک 1954/1333) - لوییس دی‌بروگلی (نوبل فیزیک 1929/1308) - آرتور کامپتون (نوبل فیزیک 1927/1306) - پل دیراک (نوبل فیزیک 1933/1312) - هنریک کرامرز - ویلیام براگ (نوبل فیزیک 1915/1294) - مارتین نادسن - پیتر دبیه (نوبل شیمی 1936/1315) 

ردیف اول: اوون ریچاردسون (نوبل فیزیک 1928/1307) - چارلز ویلسون (نوبل فیزیک 1927/1306) - چارلز گویه - پل لانگه‌وین - آلبرت اینشتین (نوبل فیزیک 1921/1300) - هنریک لورنتز (نوبل فیزیک 1902/1281) - ماری کوری (نوبل فیزیک 1903/1282 و نوبل شیمی 1911/1290) - مکس پلانک (نوبل فیزیک 1918/1297) - اروینگ لنگ‌مویر (نوبل شیمی 1932/1311)

 

 







 در روزگاران دور که بشر تازه یک‌جا نشین شده بود، شهری در سیستان پدید آمد که به گفته‌ی باستان‌شناسان به لحاظ بافت شهری، جمعیت، برنامه ریزی شهری و ... اولین شهر جهان بود. شهر سوخته و تمدن هوشمند و خلاق آن با بیش ازپنج‌هزار سال قدمت، به‌عنوان بزرگ‌ترین استقرار شهرنشینی ، نمونه‌ای منحصر به ‌فرد و حکایت‌گر واقعی علم، صنعت و فرهنگ گذشته‌های دور این مرز و بوم می‌باشد. 
گفته می‌شود، شهر سوخته پیشرفته‌ترین شهر جهان قدیم بوده‌است 


 



موقعیت جغرافیایی : 
در ۵۶ کیلومتری زابل  و در حاشیه جاده زابل-زاهدان در شرق ایران در استان سیستان و بلوچستان واقع شده‌است.

 
 



اینک به برخی از پیشرفت های شگفت انگیز آن اشاره می کنم: 

نخستین چشم مصنوعی جهان 



 
 


برای نخستین بار در شهر سوخته یك چشم مصنوعی متعلق به 4800 سال پیش كشف شد. این چشم مصنوعی متعلق به زنی 25 تا 30ساله بوده که در یکی از گور های شهر سوخته مدفون شده بوده است. 

جراحی مغز! 



 
 


قدیمی ترین تخته نرد جهان 
 

نخستین انیمیشن جهان 
 


باستان شناسان هنگام کاوش در گوری 5 هزار ساله جامی را پیدا کردند که نقش یک بز همراه با یک درخت روی آن دیده می شود. آن ها پس از بررسی این شی دریافتند نقش موجود بر آن برخلاف دیگر آثار به دست آمده از محوطه‌های تاریخی شهر سوخته، تکراری هدفمند دارد، به گونه‌ای که حرکت بز به سوی درخت را نشان می دهد. هنرمندی که جام سفالین را بوم نقاشی خود قرار داده، توانسته‌ است در 5 حرکت، بزی را طراحی كند كه به سمت درخت حركتو از برگ آن تغذیه می کند. 


 







در داستان جالبى از امیر المومنین :

حضرت على(علیه السلام ) به این مضمون نقل شده است كه روزى رو به سوى مردم كرد و 
فرمود: به نظر شما امید بخش ترین آیه قرآن كدام آیه است ؟ بعضى گفتند آیه "ان الله 
لا یغفر ان یشرك به و یغفر ما دون ذلك لمن یشاء"(خداوند هرگز شرك را نمى بخشد و 
پائین تر از آن را براى هر سانسور كه بخواهد مى بخشد) سوره نساء آیه 48 ـ امام فرمود: خوب است ، ولى آنچه من میخواهم نیست 
، بعضى گفتند آیه "و من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفرالله یجد الله غفورا رحیما 
" (هر سانسور عمل زشتى انجام دهد یا بر خویشتن ستم كند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را 
غفور و رحیم خواهد یافت) سوره نساء آیه 110 ـ امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى خواهم نیست 
. بعضى دیگر گفتند آیه "قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفورالرحیم" (اى 
بندگان من كه دراثر گناه، بر خویشتن زیاده روی کرده اید، ازرحمت خدا مایوس نشوید در 
حقیقت ‏خدا همه گناهان را مى‏آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است) سوره 
زمرآیه53 ـ امام فرمود خوبست اما آنچه مى خواهم نیست ! بعضى 
دیگر گفتند آیه "و الذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا نفسهم ذكروا الله فاستغفروا 
لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله" (پرهیزكاران كسانى هستند كه هنگامى كه كار زشتى 
انجام مى دهند یا به خود ستم مى كنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى 
طلبند و چه كسى است جز خدا كه گناهان را بیامرزد 
سوره آل عمران آیه135ـ باز 
امام فرمود خوبست ولى آنچه مى خواهم نیست . در این هنگام مردم از هر طرف به سوى 
امام متوجه شدند و همهمه كردند فرمود: چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض كردند: به خدا 
سوگند ما آیه دیگرى در این زمینه سراغ نداریم . امام فرمود: از حبیب خودم رسول خدا 
شنیدم كه فرمود : 
امید بخش ترین آیه قرآن این آیه است. 
"واقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلك ذكرى للذاكرین " 
سوره هود 
آیه 114 ـ و فرمود: اى على! آن خدایى كه مرا به حق مبعوث كرده و بشیر و نذیرم 
قرار داده یكى از شما كه برمى‏خیزد براى وضو گرفتن، گناهانش از جوارحش مى‏ریزد، و 
وقتى به روى خود و به قلب خود متوجه خدا مى‏شود از نمازش كنار نمى‏رود مگر آنكه از 
گناهانش چیزى نمى‏ماند، و مانند روزى كه متولد شده پاك مى‏شود، و اگر بین هر دو 
نماز گناهى بكند نماز بعدى پاكش می‏كند، آن گاه نمازهاى پنجگانه را شمرد.بعد 
فرمود: یا على جز این نیست كه نمازهاى پنجگانه براى امت من حكم نهر جارى را دارد كه 
در خانه آنها واقع باشد، حال چگونه است وضع كسى كه بدنش آلودگى داشته باشد، و خود 
را روزى پنج نوبت در آن آب بشوید؟ نمازهاى پنجگانه هم به خدا سوگند براى امت من همین حكم را دارد.

 

اشک تو چشم آدم جمع میشه...

 






صفحه قبل 1 صفحه بعد

CopyRight © 2011 - 2012 hamehjore Group , All Rights Reserved
تمامی حقوق متن ها، تصاویر مربوط به این سایت می باشد و استفاده از آن ها با لینک دادن به سایت مجاز می باشد.